دلم را قرص کردی
دلم را قرص کردی
بارها محبت کسی را که سعی میکند این جای خالی را برای من پر کند دیدم...گاهی تمام محبتهایش را با یک چیز جزیی فراموش میکنم...او همچنان ایستاده تا من جای خالی را حس نکنم...جای خالی را که من حس میکنم او را آزار میدهد...تمام قد ایستاده تا این کمبود را احساس نکنم...تمام قد ایستاده تا مرا بدست خوشبختی برساند و برود...
میدانم که خیلی حواسش بمن هست و هوایم را دارد...حتی از دور...خیلی دوستش دارم...اما دوست داشتن من از روی محبت شدید اوست.خدا آدمهایی دارد که بوی خودش را شدید میدهد.وقتی امروز شنیدم که طرز فکر او درباره ی من چیست..!گریه کردم...گاهی توی ماشین بغض کردم...او دست بردار محبتهایش نیست...امروز باید بگویم تو تمام جای خالی مرا پر کردی...تو همیشه بودی...همیشه کنار همه ی غمها و غصه های من...من هیچوقت نمیتوانم برایت جبران کنم...تو انقدر هستی که گاهی اگر نباشی دلگیر میشوم.
تو بوی خدا را میدهی...تو پاکی...قلب تو عاری از هرگونه بدیست...تو عزیزی...من شرمنده ی تمام خوبی های تو هستم...همیشه قدرت محبت از هر چیزی بهتر است.تو با محبتهایت مرا دیوانه میکنی.تنها چیزی که برایت میخواهم از خدا سلامتی توست،الهی هیچوقت دل بزرگت ابری نشود...دل بزرگت همیشه شاد باشد و خندون...سایت روی سر بچه هایت باشد و خوشبختی را در چشمان آنها ببینی.چقدر دلم میخواست اینجا بودی و میتوانستم ببوسمت.خدایا ممنون که او را یکی از عزیزانم قرار دادی.